ندا نوشت...

بی هیچ سخن اضافه ای بروید سراغ دختر شکلاتی...


پ.ن1:زمانی برای نورا همچین کاری کردم...دعا بود،تقاضایی از خدا برای رخداد بهترین:)
پ.ن2:پست را که میخواندم یاد خودم افتادم...انتخاب های درستی که بابت انتخاب های غلط میسوزند و میسوزانند...هم رابطه را و هم افراد را!

نظرات 4 + ارسال نظر
دریا سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 21:07 http://azjensebaran.blogsky.com

رفتم و خوندم
کاش کمکش کنید که رهاش نکنه!

ممنون...
نه تا وقتی "چیزهایی هست که نمیدانیم"...بهرحال دعا میکنیم،زیاد :)

ندا سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 22:08

ناصر..
نمی دونم چی بگم..

ممنونم..

{گل ل ل ل ل}

... جمعه 4 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:13

سرنوشت من مثل ندای شماست ...
اما با این تفاوت که رویای من 4 سال طول کشید
و حالا بعد از 4 سال روی این نقطه ایستادم ...
مثل اصحاب کهف که از خواب بیدار شدن
من هم تازه از خواب 4 ساله بیدار شدم
و اطرافم پر است از ویرانه ها ....

... جمعه 4 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 15:04

راستی آقا ناصر
من میدونم شما خیلی گرفتار هستبن
من برای دل خودم میخونم
و حرف دلم رو نسبت به هر پست می نویسم
اگه جواب کامنت هام رو ندین ناراحت نمیشم
قول میدم
دوست ندارم مزاحم باشم

گرفتار؟ نه بابا چه گرفتاری
راحت باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد