| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
هی خانم،آقا...با شما هستم!
چه بود؟یک شادی بعد از گل...چه شد؟؟دستی به جایی رفت که نباید...چه کسی فهمید؟؟خیلی ها...البته با کمک رسانه ها!
من کاری به قبح عمل ندارم،قصد دفاع از هیچکس را هم ندارم اما نمیدانم چرا حس میکنم یک جای کار میلنگد...یعنی کار زشت آنان به کنار،این وسط ایراد از جای دیگری ست! فلش بک آغاز میشود،از این موارد کم نداشته ایم،عکسهایی که هر از چند گاهی از افراد معروف در فضای نوپای اینترنت ایران گسترش داده میشد،عکس هایی که معمولا شیطنت فتوشاپی یک جوان نوپا در عرصه ی کارهای گرافیکی بود تا یک واقعیت! آن زمان اینترنت کم سرعت ایران اجازه ی انتشار فیلم ها و کلیپ ها را نمیداد...چند سال بعد موج جدیدی آغاز شد،کافی بود بلوتوث خود را در مکان های عمومی روشن کنید تا با سیلی از دستگاه های روشن مواجه شوید،دستگاه هایی که گاه کار خود را برای رد و بدل کردن کلیپ و عکس راحت کرده بودند و اسامی بلوتوثشان بیشتر شبیه دستورالعمل و راهنما بود(code ro 0 bezan) !
توسط این امواج کم برد(!) عملیات رد و بدل کردن عکسها و کلیپها بسیار ساده تر انجام میشد،فیلم ها و کلیپ هایی که یقینا اگر از راه دیگری غیر از این مورد به دست افراد میرسید،این افراد از جانب دیگران(ترجیحا والدین خود!) مورد نکوهش قرار میگرفتند...منظورم واضح است؟؟بگذارید مثالی بزنم...
زهرا امیر ابراهیمی را که به یاد دارید؟عملی انجام داد که نباید...عملی که یقینا جای هیچ گونه دفاعی را باقی نگذاشت اما من به قبح عمل کاری ندارم!
روزگاری بود که رد و بدل کردن فیلمهای پ*و*ر*ن از سخت ترین کارهای دنیا بود،قایم کردن یک نوار ویدئو اصلا عمل آسانی نبود،بعد از اینکه سی دی وارد بازار حافظه های خارجی قابل حمل(!) شد عمل اختفا ساده تر انجام میگرفت،کافی بود سی دی را در میان انبوه سی دی های کامپیوترت پنهان کنی...امروزه هم که دیگر هیچ،از خیر فلش های کوچک که بگذری کافیست موبایل ها را تکانی بدهی و...
مقدمات بالا برای بیان یک یادآوری بود...زهرا امیر ابراهیمی عملی انجام داد که خیلی هایمان در ایام جوانی حداقل برای رفع کنجکاوی هم که شده با ترس و لرز در فیلم های پ*و*ر*ن دیده ایم،فقط یک تفاوت وجود داشت...ایرانی جماعت وقاحت خود را پشت قبح عمل دیگران امری عادی میداند و من به یاد دارم،خوب به یاد دارم که آن روزها پسر برای پدر "سی دی زهره" را پیدا میکرد تا تب کنجکاوی پدر فروکش کند...
ما ایرانی ها انسان های صادقی نیستیم،در مواجهه با موارد مختلف نقاب های متفاوتی بر چهره میزنیم و همیشه خودمان را مبرا از خطا و اشتباه فرض میکنیم...این که در جامعه عملی انجام گیرد که نباید،مسلما پیامدش برای فرد باید مجازات باشد اما بس کنید! شما همان هایی هستید که میدانید دیدن روابط جنسی دیگران عمل زشتی ست اما خیال میکنید زشتی اش برای دیگران است...خیال میکنید شما حق انجام آن عمل زشت(دیدن آن رابطه) را دارید اما دیگران نه!
شما همان هایی هستید که کوچکترین شوخی تان در جمع های خودمانی همان عملی بود که در رسانه ملی آنقدر بزرگش کردید و بازتابش دادید که دیگر آبرو برای افراد خاطی باقی نگذاشتید...همین شما در جمع های خودمانی بدتر از اینش را انجام میدهید،بدترین الفاظ را به زبان می آورید و چون خودتان این عمل را انجام میدهید،خیال میکنید که اشتباه نیست...حال اگر دیگران این اعمال را انجام دهند،برایشان اشد مجازات را خواستارید!
هی خانم،آقا...با شما هستم! کجای دین و مکتبتان درج شده که باید آبروی افراد خطا کار را برد؟؟که باید در قبال اشتباه دیگران ردای قضاوت بر تن کرده و فجیع ترین احکام را صادر کنیم؟؟
هی خانم،آقا...دست نگهدارید! بخدا گناه آبروی افراد را ریختن گناه کوچکی نیست...بس کنید این همه حریص بودن برای بردن آبروی دیگران را!!
والسلام!
سلام
بعضی جاها از حرفاتو قبول دارم اما نه همشو!
شوخی های جمع؟بله خیلی ها شاید اینجور شوخی ها رو درجمع دوستانشون انجام بدن اما اولا که اکثریت این کارا از مردجماعت برمیاد و نه خانومها جالبه که خطاب اولت خانم آقا هست و نه آقا خانم(میدونی که تک تک کلماتت در نحوه قضاوت از نوشته موثره؟)
دوما کی گفته که این شوخی های جمع های دوستانه شامل همه میشه؟شما خودت سراغ نداری پسرا یا دخترایی رو که حتی تا سن 20 و خورده ای سالگی میرسن و حتی اونوقت هم ،خیلی چیزها .و مسائل*** رو نمیدونن؟
نمیشناسی؟من سراغ دارم خیلی هم سراغ دارم محیط با محیط شهر با شهر فرق داره حتی اگه از هرجای کره خاکی عضو فیس بوک باشی بازم شرایط جامعه برای هرکسی متفاوته حتی شرایط خانوادگی
چرا باورش سخته که حتی توی این دوره هم هستند ادمایی(هم دختر هم پسر)که واقعا از خیلی چیزها بیخبرن؟
به چه استنادی همه رو به یک چوب میزنی؟و اینقدر راحت جلوه میدی مسئله رو؟بله حق با پدر و مادرایی هست که نگران بچه های معصوم نوجونشون هستند بله حق دارند اشد مجازات رو بخوان وقتی نگاه خیره یک دختربچه نوجوون به این صحنه رو میبینن!
ماشالله الان بچه های ابتدایی هم در فیس بوک عضویت دارند و البته این عضویت دلیل بر این نیست که از همه مسائل***اطلاع دارند جلوی پیشرفت رسانه های جمعی رو که نمیشه گرفت اما اگر همچین عمل و عملهایی اتفاق نیفته میشه قبح خیلی چیزها رو حفظ کرد حداقل بیشتر حفظ کرد
هنوز هم میشه سی دی قایم کرد و با نگاه به چهره والدینت با یاداوری اینکه چی دیدی شرمنده خودت و وجدانت باشی و دیگه سراغش نری و قبح این مسائل رو جلوی خانوادت حفظ کنی ولی آیا توی تی وی؟؟؟؟؟!!
اگر از دیدت نویسنده عزیز وبلاگ ،این شوخی ها عادی محسوب میشه قرار نیست برای همه اینجور باشه
هنوز هم هستند پدر و پسرهایی که روشون نمیشه حتی این مسئله رو برای هم تعریف کنند و پسر یا پدر دربرابر سوال چی شده گوشش سرخ بشه!
وقتی کسی شعور نداشته باشه که جلوی دوربین با این همه بیننده از هر قماشی! نباید این رفتار رو نشون بده، چه برسه به تکرارش، واقعا حقشون هست تا ابد محکوم باشند.این قضاوت کار من و شما نیست نویسنده!
این قضاوت کار کسانی هست که مسئول جمع و جور کردن و سامون دادن فرهنگی جامعه هستند
درسته خیلی جاها کوتاهی هایی میکنند و خودشون سرتاپا ایراد هستند
اما دوست عزیز برای حفظ کردن قبح بعضی چیزها گاهی قضاوت های بقول شما اشدی تنها چاره ماجراست
وسلام
حرفهاتون رو قبول دارم،ولی مشکل من با نحوه ی برخورد با این افراد هست...آبرویی که داره از دیگران برده میشه،بابت مسئله ای که زننده هست اما نیازی به این همه بزرگ نمایی هم نداره!
می دونی؟ حرفات درسته. اما واسه این حرکت که این طوری انقدر راحت و واضح انجام داده (قطعن مست نبوده وسط بازی و می دونسته داره چه میکنه) و این بر می گرده به خراب بودن وضع فکر و رفتار همه ی جامعه ی ما, صدق نمی کنه.
آبرشون وقتی رفت که مغزشون دستور این کار رو صادر کرد. بقیه آتیشش رو تند کردن.
مثل همه ی ما. از خودم شروع کنم. از خودت. تو تنهایی مون آبرمون رفته...فقط یه حرکت تو فضای بیرون می تونه علنیش کنه. مث این.
من فقط میخوام بگم این عمل "منحصر به فرد" نبوده ولی یقینا بد جا انجام شده...به قول علی کریمی "شوخی های خارج از زمین رو به داخل زمین انتقال دادن" که البته یقینا مستحق مجازات هست...اما بازم میگم نباید اینقدر گسترش داده میشد،اینقدر که همه کنجکاو بشن قضیه چی بوده...اینقدر که راجع بهش جوک ساخته بشه...مسائل مهم تری واسه پیگری هست،حساسیت روی این موضوع هیچ ثمری جز فراگیر شدنش(منظورم دیده شدنش از طرف تمامی اقشار جامعه ست) نداره...و جالبه که راجع به مواردی که پیگیری نیاز داره جمله ی "کشش ندید" گفته میشه و قضیه تمام!!!!!!!
من یه چیزای کلی رو می دونم .. می دونم که بی اخلاقی تو جامعه ی ما قبحش ریخته شده .. از ساده ترین فحش ها بگیریم تا کارای این جوری تا کشتن دختر و زن و بچه ی خودمون .. وقتی قبح یه کار زشت ریخته بشه زشت ترین چیزها هم عادی جلوه می کنه ..
اینم می دونم که تو جامعه ی ما همه مون معلم اخلاقیم .. من پایین ترین افراد جامعه تا اون سران حکومت .. تو خفا بارهای بارها کارایی رو انجام میدیم که دیگران رو به خاطرش سرزنش کردیم .. آبروشون رو ریختیم و .... و اینم می دونم که وقتی یه اتفاقی می افته دنبال ماله کشیدنیم .. اشد مجازات برای انجام دهنده اون عمل ولی اصلا فکر نمی کنیم ریشه کجاست .. قاچاقچی و مواد فروش اعدام میشه ولی ریشه ش کجاست؟؟ .. همه مون آدمای خوشحالی هستیم که فکر کنیم بدی و زشتی و فساد نیست .. به خاطر همین با ماله کشی و قایم کردنش زیر پوست جامعه راضی و خوشحال هستیم .. پنهان بودنش رو ترجیح میدیم به واقع بینی و فکر و رفتن تو عمق و سعی برای برطرف کردنش ..
اشد مجازات برای کوچکترین و بزرگترین عمل ها شاید دلایلش همیناست .. اینکه پنهانش کنیم و با واضح ندیدنش خوشحال باشیم از مثلا نبودنش .. مطمئنا در برابر کار زشتی که انجام شده باید برخوردی در همون حد وجود داشته باشه .. ولی نمی دونم این مجازات باید چه شکلی باشه ..
من از جریان دقیق این شوخیه باخبر نیستم. چون فوتبال رو ندیدم و ژی اش هم نبودم. اما این هم از اون ماجراها بود که شاید بیشتر از حدش آب و تاب داده شد. بعضی وقتا حس می شه که دست هایی در کار هست تا توجه عمومی جامعه رو به این دست اتفاقات سوق بده تا همه یادشون بره اختلاس های چند میلیاردی و قتل و ...
و صد البته کاریکاتور روی جلد مجله ی چلچراغ عینا همین موضوع رو به رخ مسئولین کشید...خیلی ها متوجه این بزرگ نمایی بیش از حد شدن!